گفتگو با بهروز نورانی پور

فیلمساز ایران از سوالاتی در مورد ایمیل پاسخ می دهد.

4 min read

Read this interview in English here.


بنام خداوند بخشنده مهربان

درباره ی مسیر فیلمساز شدنتان صحبت کنید. دقیقاً چه وقت متوجه شدید که می خواهید فیلمساز شوید؟

سینما پدیده ای ذهنی است. یعنی سینما یک تجلی‌گاه ذهن است و این مدام من را به ثبت این تجلی گاه ذهنی ام وادار می داشت. پیش از ورود به مسیر آکادمیک سینما را با عکاسی و از انجمن سینمای جوانان ایران در سال 1377 تجربه کردم. طی همان روزها مفاهیم اولیه آن را فرا گرفتم و مدتی بعد از اولین گالری مشترک عکس ام برای ساخت فیلمی کوتاه بنام  سفیران کوچک اقدام کردم.

به عنوان مستندسازی که اولین فیلم بلندش را ساخته است، با چه چالش هایی رو یه رو بودید؟

مستند بر آن است که جهان دیدپذیر را بازنمایی کند و در این راه با چیزی سر و کار می یابد که آن را ماده خام واقعیت می خوانند. مستندساز به واقعیت گذشته و اکنون توجه دارد، به جهانِ تجربه تاریخی و اجتماعی، برای آنکه توصیفی از زندگی ها و رخ دادها به دست دهد و دنیای اجتماعی، سیاسی، عینی و قابل اعتماد در برابر چشم مخاطب بگشاید. مستند پرداخت خلاقه واقعیت است و این نگرش بیشترین چالش من برای ساخت اولین فیلمم که در بحرانی ترین شرایط محیطی به تولید رساندم، بود. هر چند معمولاً مستندسازان شرایط بحران را مکرراً در آثارشان تجربه می کنند.

معنای “دایان” چیست؟ چرا آن را برای نام فیلمتان انتخاب کردید؟

دایان به معنی مادران است. به این دلیل نام دایان را انتخاب کردم که مادر اساس خانواده ست و جنگ به سادگی خانواده ها را متلاشی می کند و روایت دایان داستان متلاشی شدن زندگی را به تصویر می کشد.

“دایان” تا چه حدی براساس اتفاقات واقعی است؟

می توانم به جرات بگویم 90 درصد، یک واقعیت بود. بافت ناداستانی ازتصاویر خام «عینی» بهره می برد، تصاویری که می توانند دربردارنده ثبت زنده رخدادها و مواد پژوهشی هم پیوند با آنها باشند. چنین بافتی معمولاً ازدیدگاهی برخوردار است و می خواهد مقوله اجتماعی خاصی را خطاب قرار دهد که به مخاطب پیوند دارد و به گونه ای بالقوه بر او تاثیر می گذارد. به اصطلاح هر نوع تجربه فیلم که موضوع اش افراد، رخدادها یا موقعیت هایی باشند که در بیرون از فیلم در جهان واقعی وجود داشته باشند. دایان در مکان واقعه فیلمبرداری شد، به جای بازیگران افراد واقعی را به کار گرفت و از دید مضمونی به موضوعی دردناک در جنگ که اغلب در هیاهوی شیپور خود جنگ نادیده گرفته می شود پرداخته و هدف اصلی آن روشن گری، آگاهی رسانی، آموزش، متقاعد ساختن و ارائه دیدی از جهانی که درآن به سر می بریم، بوده است.

فکر می کنید به اندازه ی کافی در جشنواره ها به مستند اهمیت داده می شود؟

در گذشته نه به آن صورت در خور اما طی سالیان اخیر احترام به آثار مستند در سطح جشنواره ها چشمگیر و گاهی غافلگیر کننده است.

آیا اخیراً گرایش خوب یا بدی در مستندسازی مشاهده کرده اید؟ درباره ی آن چه فکری می کنید؟

بله. مستند انیمیشن ها امروزه در حال گسترش هستند و آخرین اثرم بنام خمار تلخ به صورت داکیو انیمیت بوده. این مستند فضای زندگی 5 کودک سرباز بعد از جنگ را به تصویر می کشد و به کمک انیمیشن بخشی از چرای ظهور پدیده کودک سرباز را تحلیل و بررسی می کند.

به نظر شما اشتباه مشترک فیلم هایی که درباره ی جنگ ساخته می شوند، چیست؟ چه چیزی در فیلم های جنگی بیش از همه شما را برانگیخته می کند؟

فیلمسازان در فضای جنگ بیشتر با تخیلات روبه رو اند که این اشتباه منجر به سقوط فیلم است، در حالی که جنگ فضایی ست که انسان در کشمکش زنده مان و یافتن مسیر نجات است. بررسی لایه دوم جنگ و تبعات آن بیشتر از هر موردی من را به تحلیل و بررسی وا می دارد.

 آیا فکر می کنید فیلم های اکشن فاتح گیشه تحریک پذیر احساس مخاطب را نسبت به خشونت و رنج کاهش می دهد؟

بله می تواند.

فکر می کنید کدام یک تاثیر بیشتری دارد: فیلم مستند یا فیلم داستانی؟ چرا؟

هیچکدام. من با اثری مستند داستانی موافقم چون یک اصل مهم سینما هنرِ دیدن است. برای آنکه بتوانیم خوب بنویسیم و بسازیم باید آدم ها و زندگی های شان را بشناسیم باید دقیق و عمیق به پدیده ها و مسائل اطراف مان نگاه کنیم و عمیقاً درباره شان فکر کنیم .ما در مقام یک فیلمساز زمانی قادر خواهیم بود، احساس زندگی را به مخاطب آثارمان منتقل کنیم که ابتدا خودمان عمیقاً این احساس را تجربه کرده باشیم .در این راه هنر دیدن به ما بسیار کمک خواهد کرد. هنری که با صبری طولانی به دست می آید و این خاصیت مستند است. بواقع یک مستندساز، همواره می داند که در هر چیز، جزئی کشف ناشده و نادیده وجود دارد، اما ما چشمان خود را عادت داده ایم تا تنها چیزهایی را ببینیم که دیگران پیش از ما دیده اند ولی یک مستندساز به خوبی می داند که در فرد یا شئ یا پدیدهای چیزی نهفته است که آن فرد یا آن شی را از افراد یا اشیاء دیگر متمایز می کند او باید به دنبال این نظم های مخفی این جزءهای نهفته برود حقیقت این است که اکثر انسان ها در اغلب لحظات به علت غرق شدن در عادت ها فرورفتن در خودخواهی ها و یا سردشدن در بی تفاوت های تنها روی خود توجه و تمرکز دارند تا اشیاء و موجودات اطراف شان و تنها در بعضی لحظات کوتاه ناب شاعرانه و معنویت که می توانند هستی و وجود را حس کنند. در نتیجه با خصوصیت خوب دیدن و دراماتیزه کردن دیدن درست می توان مستند داستانی خلق کرد و امروزه بسیاری از مخاطبان به این نوع آثار واکنش دارند و جز آثار مهم سینمایی به شمار می روند.

تجربه ی شما در جشنواره ی بین المللی سنگاپور چگونه بود؟

تجربه عالی بود. یکی از مهمترین شاخص های جشنواره ی بین المللی سنگاپور، احترام به اکران آثار بود و این در شرایطی به وقوع می پیوست که اتمسفر نظم بر فضای جشنواره حاکم بود.

اگر قرار است یک فیلم کردی را به کسی که تا به حال از سینمای کردستان فیلمی ندیده توصیه کنید، کدام فیلم است و چرا؟

مستند سینمایی 157A چون پرداخت خلاقه ای از فضای زندگی در جنگ و ناامنی دارد.


Our sincere thanks to Maryam Naghibi from Soureh Cinema Org. for facilitating this interview and for helping to translate Nooranipour’s answers from Farsi to English.

Images: Reproduction

Did you like what you read? Support us as we explore film cultures from around the world; experience cinema in new ways with us. Let us keep The World of Apu free for all!

Become a Patron!